معنی فارسی bluegills
B1ماهی آبیگلی، نوعی ماهی با رنگآمیزی زیبا که در آبهای شیرین زندگی میکند.
A species of freshwater fish known for its blue and yellow coloring, often pursued by anglers.
- noun
noun
معنی(noun):
A North American sunfish; Lepomis macrochirus.
example
معنی(example):
ماهیهای آبیگلی به خاطر رنگهای درخشانشان شناخته شدهاند.
مثال:
The bluegills are known for their vibrant colors.
معنی(example):
ماهیگیران معمولاً به دنبال آبیگلیها در دریاچههای شیرین هستند.
مثال:
Anglers often seek bluegills in freshwater lakes.
معنی فارسی کلمه bluegills
:
ماهی آبیگلی، نوعی ماهی با رنگآمیزی زیبا که در آبهای شیرین زندگی میکند.