معنی فارسی bluegrasses

B1

چمن‌های آبی، نوعی چمن مقاوم که به علت رنگ و سازگاری با آب و هوا بهره‌وری بالایی دارند.

A category of grasses known for their blue-green color and resilience, commonly used in lawns and fields.

noun
معنی(noun):

Kentucky bluegrass, Poa pratensis.

example
معنی(example):

چمن‌های آبی ناحیه‌ای سرسبز و سبز رنگ ایجاد می‌کنند.

مثال:

The bluegrasses create a lush green landscape.

معنی(example):

کشاورزان چمن‌های آبی را برای چراگاه‌های خود ترجیح می‌دهند.

مثال:

Farmers prefer bluegrasses for their pastures.

معنی فارسی کلمه bluegrasses

: معنی bluegrasses به فارسی

چمن‌های آبی، نوعی چمن مقاوم که به علت رنگ و سازگاری با آب و هوا بهره‌وری بالایی دارند.