معنی فارسی blunnies

B1

اصطلاحی برای اشاره به نوعی کفش غیررسمی و راحت است.

A colloquial term for comfortable ankle boots.

example
معنی(example):

او یوزهایش را به جشنواره پوشید.

مثال:

She wore her blunnies to the festival.

معنی(example):

بلانیزها انتخاب خوبی برای راحتی هستند.

مثال:

Blunnies are a popular choice for comfort.

معنی فارسی کلمه blunnies

: معنی blunnies به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به نوعی کفش غیررسمی و راحت است.