معنی فارسی blur like sotong
B2گنگ و حیران، به ویژه در پاسخ به یک سوال یا موقعیت.
Confused or bewildered, especially when questioned.
- IDIOM
example
معنی(example):
او وقتی درباره دستور جلسه پرسیده شد، مانند دستهماهی تار بود.
مثال:
She was blur like sotong when asked about the meeting agenda.
معنی(example):
در طول سخنرانی، احساس کردم که مانند دستهماهی تار هستم و نمیتوانم تمرکز کنم.
مثال:
During the lecture, I felt blur like sotong and couldn't focus.
معنی فارسی کلمه blur like sotong
:
گنگ و حیران، به ویژه در پاسخ به یک سوال یا موقعیت.