معنی فارسی blush-making
B1فرایند تولید رژ گونه، رنگی که بر روی گونهها برای زیبایی قرار میگیرد.
The process of creating blush, a cosmetic used to color the cheeks.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند درست کردن رژ گونه شامل ترکیب رنگها برای رسیدن به سایه درست است.
مثال:
The blush-making process involves mixing colors to achieve the right shade.
معنی(example):
او هنر درست کردن رژ گونه را برای بهبود مهارتهای آرایشیاش یاد گرفت.
مثال:
She learned the art of blush-making to enhance her makeup skills.
معنی فارسی کلمه blush-making
:
فرایند تولید رژ گونه، رنگی که بر روی گونهها برای زیبایی قرار میگیرد.