معنی فارسی bmd
B1مقداری که نشاندهنده میزان مواد معدنی موجود در استخوانها و قوی بودن آنهاست.
A measurement that indicates the amount of minerals in bones, used to assess bone health.
- NOUN
example
معنی(example):
BMD به چگالی معدنی استخوان اشاره دارد، معیاری از استحکام استخوانها.
مثال:
BMD refers to Bone Mineral Density, a measure of bone strength.
معنی(example):
پزشکان از تستهای BMD برای ارزیابی خطر ابتلا به پوکی استخوان استفاده میکنند.
مثال:
Doctors use BMD tests to assess the risk of osteoporosis.
معنی فارسی کلمه bmd
:
مقداری که نشاندهنده میزان مواد معدنی موجود در استخوانها و قوی بودن آنهاست.