معنی فارسی bmi
B1BMI، به معنای شاخص توده بدنی، عددی است که برای تعیین وضعیت چاقی یا لاغری فرد محاسبه میشود.
BMI is a numerical value calculated from a person's weight and height to evaluate body composition.
- OTHER
example
معنی(example):
BMI معیاری از چربی بدن بر اساس قد و وزن است.
مثال:
BMI is a measure of body fat based on height and weight.
معنی(example):
پزشکان اغلب از BMI برای ارزیابی سلامت بیمار استفاده میکنند.
مثال:
Doctors often use BMI to assess a patient's health.
معنی فارسی کلمه bmi
:
BMI، به معنای شاخص توده بدنی، عددی است که برای تعیین وضعیت چاقی یا لاغری فرد محاسبه میشود.