معنی فارسی boarskin

B1

پوست خوک وحشی، که معمولاً برای تولید لباس و لوازم جانبی استفاده می‌شود.

The skin of a wild boar, often used for clothing and accessories.

example
معنی(example):

این ژاکت از پوست نرم خوک وحشی ساخته شده بود.

مثال:

The jacket was made of soft boarskin.

معنی(example):

او از دوام ماده پوست خوک وحشی تحسین کرد.

مثال:

He admired the durability of the boarskin material.

معنی فارسی کلمه boarskin

: معنی boarskin به فارسی

پوست خوک وحشی، که معمولاً برای تولید لباس و لوازم جانبی استفاده می‌شود.