معنی فارسی boarstaff

B1

چوبی که به عنوان عصا یا ابزار حمایت در هنگام پیاده‌روی استفاده می‌شود.

A staff or stick used for support while walking, often associated with boar hunting.

example
معنی(example):

او برای عبور از جنگل انبوه یک چوب دست خوک وحشی حمل کرد.

مثال:

He carried a boarstaff to navigate the dense forest.

معنی(example):

چوب دست خوک وحشی به او در حفظ تعادل هنگام راه رفتن کمک کرد.

مثال:

The boarstaff helped him keep balance while walking.

معنی فارسی کلمه boarstaff

: معنی boarstaff به فارسی

چوبی که به عنوان عصا یا ابزار حمایت در هنگام پیاده‌روی استفاده می‌شود.