معنی فارسی boatly

B1

دریایی، توصیف ویژگی‌ای که به قایق و آب مرتبط است.

Relating to or characteristic of boats.

example
معنی(example):

طرز رفتار دریایی او باعث شد همه روی آب احساس راحتی کنند.

مثال:

His boatly demeanor made everyone feel at ease on the water.

معنی(example):

طراحی دریایی صندلی‌ها برای کنار دریا عالی بود.

مثال:

The boatly design of the chairs was perfect for the seaside.

معنی فارسی کلمه boatly

: معنی boatly به فارسی

دریایی، توصیف ویژگی‌ای که به قایق و آب مرتبط است.