معنی فارسی boatsetter

B1

تنظیم‌کننده قایق، فردی که مسئول تنظیم و آماده‌سازی قایق برای عملکرد بهتر می‌باشد.

A person who prepares and adjusts a boat for optimal performance.

example
معنی(example):

تنظیم‌کننده قایق بادبان‌ها را برای سرعت بهتر تنظیم کرد.

مثال:

The boatsetter adjusted the sails for better speed.

معنی(example):

به عنوان یک تنظیم‌کننده قایق، او قایق را برای مسابقه آماده می‌کند.

مثال:

As a boatsetter, he prepares the boat for racing.

معنی فارسی کلمه boatsetter

: معنی boatsetter به فارسی

تنظیم‌کننده قایق، فردی که مسئول تنظیم و آماده‌سازی قایق برای عملکرد بهتر می‌باشد.