معنی فارسی bobbejaan
B1سنجابگونهای از قاره آفریقا که به خاطر رفتارهای جالب و بازیگوشانهاش شناخته میشود.
A type of baboon native to Africa, known for its playful behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
بابهجان به طور بازیگوشی از شاخهای به شاخه دیگر آویزان شد.
مثال:
The bobbejaan swung playfully from branch to branch.
معنی(example):
ما باب بزرگ بابهجان را در باغ وحش تماشا کردیم.
مثال:
We watched the bobbejaan at the zoo.
معنی فارسی کلمه bobbejaan
:
سنجابگونهای از قاره آفریقا که به خاطر رفتارهای جالب و بازیگوشانهاش شناخته میشود.