معنی فارسی bobsleding
B1بوباسلایدینگ، ورزشی است که در آن یک گروه دو یا چهار نفره روی یک جعبه سخت مینشینند و در یک مسیر یخی پایین میروند.
The sport of racing down a narrow, twisting, banked, and curved track in a bobsled.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در زمستان به بوباسلاید رفتیم.
مثال:
We went bobsledding in the winter.
معنی(example):
بوباسلاید یک ورزش هیجانانگیز است که به همکاری تیمی نیاز دارد.
مثال:
Bobsledding is a thrilling sport that requires teamwork.
معنی فارسی کلمه bobsleding
:
بوباسلایدینگ، ورزشی است که در آن یک گروه دو یا چهار نفره روی یک جعبه سخت مینشینند و در یک مسیر یخی پایین میروند.