معنی فارسی bochism

B1

مجموعه‌ای از دستورات و آداب و رسوم خنده‌دار یا جالب.

A collection of funny or interesting anecdotes.

example
معنی(example):

او اغلب در جمع‌های خانوادگی بوچیسیم خود را به اشتراک می‌گذارد.

مثال:

He often shares his bochism during family gatherings.

معنی(example):

بوچیسیمی که او ارائه داد هم سرگرم‌کننده و هم بصیرت‌انگیز بود.

مثال:

The bochism he presented was both entertaining and insightful.

معنی فارسی کلمه bochism

: معنی bochism به فارسی

مجموعه‌ای از دستورات و آداب و رسوم خنده‌دار یا جالب.