معنی فارسی bodgies
B1جوانان یا کسانی که رفتارهای بیادبانه دارند و معمولاً در مکانهای عمومی ابراز میشوند.
A term used to describe young people behaving in a disorderly or inappropriate manner.
- noun
noun
معنی(noun):
A member of a 1950s rock subculture; a male member of the subculture.
example
معنی(example):
افراد بیادب در مهمانی به طور نامناسبی رفتار میکردند.
مثال:
The bodgies at the party were behaving inappropriately.
معنی(example):
شما معمولاً میتوانید جوانان بیادب را در بارهای محلی ببینید.
مثال:
You can often find bodgies hanging around local bars.
معنی فارسی کلمه bodgies
:
جوانان یا کسانی که رفتارهای بیادبانه دارند و معمولاً در مکانهای عمومی ابراز میشوند.