معنی فارسی body-builder
B1به فردی که به طور حرفهای به پرورش اندام مشغول است و تمرین میکند، گفته میشود.
A person who engages in bodybuilding, often as a profession or serious hobby.
- NOUN
example
معنی(example):
یک بدنساز میتواند وزنههای سنگین را بلند کند.
مثال:
A body-builder can lift heavy weights.
معنی(example):
بدنساز در سال گذشته قهرمانی را کسب کرد.
مثال:
The body-builder won the championship last year.
معنی فارسی کلمه body-builder
:
به فردی که به طور حرفهای به پرورش اندام مشغول است و تمرین میکند، گفته میشود.