معنی فارسی body burdens
B1به مشکلات یا نیازهای فیزیکی ناشی از فعالیتهای جسمی یا شغلی گفته میشود.
Physical stresses or responsibilities placed on an individual's body due to their work or lifestyle.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی مشاغل بارهایی برای بدن دارند که بر سلامتی تأثیر میگذارد.
مثال:
Some professions carry body burdens that affect health.
معنی(example):
مدیریت بارهای بدنی برای سلامت جسمی مهم است.
مثال:
Managing body burdens is important for physical well-being.
معنی فارسی کلمه body burdens
:
به مشکلات یا نیازهای فیزیکی ناشی از فعالیتهای جسمی یا شغلی گفته میشود.