معنی فارسی bodywood

B1

چوبی که برای ساخت بدنه سازها یا اشیاء دیگر استفاده می‌شود.

Wood used in the construction of the body of instruments or other items.

example
معنی(example):

چوب بدنه گیتار به آن صدایی منحصر به فرد می‌دهد.

مثال:

The bodywood of the guitar gives it a unique sound.

معنی(example):

او یک مجسمه را از یک تکه چوب بدنه تراشید.

مثال:

He carved a sculpture from a piece of bodywood.

معنی فارسی کلمه bodywood

: معنی bodywood به فارسی

چوبی که برای ساخت بدنه سازها یا اشیاء دیگر استفاده می‌شود.