معنی فارسی bolo

B1 /ˈboʊ.loʊ/

ابزاری سنتی که غالباً برای برش یا گره زدن استفاده می‌شود.

A type of tool or item traditionally used for cutting, often made with a two-handed grip.

noun
معنی(noun):

A long, heavy, single-edged machete.

معنی(noun):

A type of punch; an uppercut.

verb
معنی(verb):

To attack or despatch with a bolo knife.

example
معنی(example):

او دو تکه چوب را با یک بند بولو به هم گره زد.

مثال:

He tied the two pieces of wood together with a bolo string.

معنی(example):

بولو یک ابزار سنتی است که در برخی فرهنگ‌ها برای بریدن استفاده می‌شود.

مثال:

The bolo is a traditional tool used in some cultures for cutting.

معنی فارسی کلمه bolo

: معنی bolo به فارسی

ابزاری سنتی که غالباً برای برش یا گره زدن استفاده می‌شود.