معنی فارسی boloroot

B2

نام گیاه خاصی که معمولاً برای فواید درمانی یا تغذیه‌ای استفاده می‌شود.

A specific plant known for its beneficial properties.

example
معنی(example):

گیاه بولو روت به خاطر خواص دارویی‌اش شناخته شده است.

مثال:

The boloroot plant is known for its medicinal properties.

معنی(example):

کشاورزان بولو روت را به خاطر فواید تغذیه‌ای آن کشت می‌کنند.

مثال:

Farmers cultivate boloroot for its nutritional benefits.

معنی فارسی کلمه boloroot

: معنی boloroot به فارسی

نام گیاه خاصی که معمولاً برای فواید درمانی یا تغذیه‌ای استفاده می‌شود.