معنی فارسی boltin

B1

بولتین، نوعی پیچ که در همراهی با دیگر قطعات برای ثبات و ایمنی استفاده می‌شود.

A bolt that is used in conjunction with other components for stability and safety.

example
معنی(example):

او متوجه شد که یک بولتین در طول سفر شل شده است.

مثال:

He noticed a boltin had worked loose during the journey.

معنی(example):

بولتین به عنوان یک اقدام پیشگیرانه تعویض شد.

مثال:

The boltin was replaced as a preventive measure.

معنی فارسی کلمه boltin

: معنی boltin به فارسی

بولتین، نوعی پیچ که در همراهی با دیگر قطعات برای ثبات و ایمنی استفاده می‌شود.