معنی فارسی bombinated

B1

بمبینه کردن به معنای صدا زدن یا خروشیدن است، معمولاً برای توصیف صدای زنبور یا ماشین.

To make a humming or buzzing sound, typically associated with bees or similar creatures.

verb
معنی(verb):

To buzz or hum

example
معنی(example):

زنبور در اطراف گل‌ها بمبینه کرد.

مثال:

The bee bombinated around the flowers.

معنی(example):

صدای موتور بمبینه در هوا پیچید.

مثال:

The sound of the bombinated engine filled the air.

معنی فارسی کلمه bombinated

: معنی bombinated به فارسی

بمبینه کردن به معنای صدا زدن یا خروشیدن است، معمولاً برای توصیف صدای زنبور یا ماشین.