معنی فارسی bondable

B1

قابل اتصال، به معنای اینکه دو یا چند ماده می‌توانند به هم متصل شوند.

Describing materials that can be joined together effectively.

example
معنی(example):

این ماده قابل اتصال است و برای ساخت و ساز ایده‌آل است.

مثال:

The material is bondable, making it perfect for construction.

معنی(example):

اطمینان حاصل کنید که سطوح تمیز هستند تا مناسب اتصال باشند.

مثال:

Ensure that the surfaces are clean for a bondable fit.

معنی فارسی کلمه bondable

: معنی bondable به فارسی

قابل اتصال، به معنای اینکه دو یا چند ماده می‌توانند به هم متصل شوند.