معنی فارسی bondages
B1بندها، به معنای اسارت و محدودیت، همچنین در زمینههای خاص مانند هنر و روانشناسی به کار میروند.
The state of being bound or restrained, often used in contexts involving physical restraint.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی افراد مییابند که بندها یک شکل از بیان هستند.
مثال:
Some people find bondages to be a form of expression.
معنی(example):
در دنیای هنر، بندها میتوانند به عنوان راهی برای کشف آزادی دیده شوند.
مثال:
In the art world, bondages can be seen as a way to explore freedom.
معنی فارسی کلمه bondages
:
بندها، به معنای اسارت و محدودیت، همچنین در زمینههای خاص مانند هنر و روانشناسی به کار میروند.