معنی فارسی bone-idle
B1تنبل به معنای عدم تمایل به کار و تلاش است، به ویژه برای کارهایی که نیاز به تلاش جسمی یا ذهنی دارند.
Describes someone who is extremely lazy and unwilling to put in effort.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Utterly lazy
example
معنی(example):
او خیلی تنبل بود که به همسایگانش در کارهایشان کمک کند.
مثال:
He was too bone-idle to help his neighbors with their chores.
معنی(example):
تنبل بودن میتواند به از دست دادن فرصتها و پشیمانی منجر شود.
مثال:
Being bone-idle can lead to missed opportunities and regret.
معنی فارسی کلمه bone-idle
:
تنبل به معنای عدم تمایل به کار و تلاش است، به ویژه برای کارهایی که نیاز به تلاش جسمی یا ذهنی دارند.