معنی فارسی bonnetless
B1وضعیتی که در آن خودرو بدون کلاهک قرار دارد.
Referring to a vehicle that does not have a hood or covering over the engine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماشین بدون کلاهک بود و موتور آن را نشان میداد.
مثال:
The car was bonnetless, showing off its engine.
معنی(example):
یک طراحی بدون کلاهک میتواند ظاهر اسپرت وسیله نقلیه را افزایش دهد.
مثال:
A bonnetless design can enhance the sporty look of a vehicle.
معنی فارسی کلمه bonnetless
:
وضعیتی که در آن خودرو بدون کلاهک قرار دارد.