معنی فارسی bonobo
B1 /bəˈnoʊ̯ˌboʊ̯/بونوبو، نوعی میمون بزرگ است که در جنگلهای بارانی کنگو زندگی میکند و به خاطر رفتارهای اجتماعی و صلحآمیزش مشهور است.
A great ape species known for its intelligence and social behaviors.
- noun
noun
معنی(noun):
The pygmy chimpanzee, Pan paniscus, from Africa south of the Congo river.
example
معنی(example):
بونوبو نوعی از میمونهای بزرگ است.
مثال:
The bonobo is a type of great ape.
معنی(example):
بونوبوها به خاطر رفتار صلحآمیزشان شناخته شدهاند.
مثال:
Bonobos are known for their peaceful behavior.
معنی فارسی کلمه bonobo
:
بونوبو، نوعی میمون بزرگ است که در جنگلهای بارانی کنگو زندگی میکند و به خاطر رفتارهای اجتماعی و صلحآمیزش مشهور است.