معنی فارسی bonsella
B1بونسلا، نوعی خاص از بونسای است که ممکن است کمتر شناخته شده باشد و در فنون خاصی پرورش داده میشود.
A specific type of bonsai that is not widely known.
- noun
noun
معنی(noun):
In a transaction, something extra on the side.
معنی(noun):
A tip or gratuity.
معنی(noun):
A handout.
معنی(noun):
A bribe.
example
معنی(example):
بونسلا نوعی بونسای کمتر شناخته شده است.
مثال:
Bonsella is a lesser-known type of bonsai.
معنی(example):
بسیاری از مردم از نوع بونسلا بیخبرند.
مثال:
Many people are unaware of the bonsella species.
معنی فارسی کلمه bonsella
:
بونسلا، نوعی خاص از بونسای است که ممکن است کمتر شناخته شده باشد و در فنون خاصی پرورش داده میشود.