معنی فارسی bonser

B1

شخصی که به خوبی‌ها و موارد مثبت تأکید می‌کند.

Someone who emphasizes goodness.

example
معنی(example):

یک بونسِر کسی است که بر خوبی تأکید می‌کند.

مثال:

A bonser is someone who emphasizes goodness.

معنی(example):

بسیاری او را در جامعه‌اش یک بونسِر می‌دانند.

مثال:

Many consider him a bonser in his community.

معنی فارسی کلمه bonser

: معنی bonser به فارسی

شخصی که به خوبی‌ها و موارد مثبت تأکید می‌کند.