معنی فارسی boodled
B1یک فعل به معنای غافلگیر یا شگفتزده کردن کسی به طور غیرمنتظره.
To surprise or astonish someone unexpectedly.
- VERB
example
معنی(example):
آنها با طنز و جذابیت خود در مهمانی همه را خوشحال کردند.
مثال:
They boodled their way through the party, charming everyone.
معنی(example):
او پس از خواندن پایان غیرمنتظره احساس غافلگیری کرد.
مثال:
He felt boodled after reading the unexpected ending.
معنی فارسی کلمه boodled
:
یک فعل به معنای غافلگیر یا شگفتزده کردن کسی به طور غیرمنتظره.