معنی فارسی bookbind
B1جلد کردن، فرایند متصل کردن صفحات کتاب به یکدیگر تا کتاب نهایی شکل بگیرد.
The process of fastening together the pages of a book.
- VERB
example
معنی(example):
ما نیاز داریم که این صفحات را با هم جلد کنیم.
مثال:
We need to bookbind these pages together.
معنی(example):
او یاد گرفت که چگونه به عنوان یک سرگرمی جلد کند.
مثال:
He learned how to bookbind as a hobby.
معنی فارسی کلمه bookbind
:
جلد کردن، فرایند متصل کردن صفحات کتاب به یکدیگر تا کتاب نهایی شکل بگیرد.