معنی فارسی bookbinderies
B1کتابخانهها، مکانهایی که در آنها کتابها صنعتمان میشود و جلد میشوند.
Multiple establishments where books are bound.
- NOUN
example
معنی(example):
در این شهر کتابخانههای زیادی وجود دارد.
مثال:
There are many bookbinderies in this city.
معنی(example):
او با چندین کتابخانه در شهر آشنایی دارد.
مثال:
He is familiar with several bookbinderies around town.
معنی فارسی کلمه bookbinderies
:
کتابخانهها، مکانهایی که در آنها کتابها صنعتمان میشود و جلد میشوند.