معنی فارسی bookling
B1کودکی یا فرد جوانی که عاشق خواندن کتاب است.
A child or young person who loves reading books.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کتابکوچک بود که مجذوب داستانها بود.
مثال:
He was a little bookling fascinated by stories.
معنی(example):
به عنوان یک کتابکوچک، او عاشق کشف ژانرهای مختلف بود.
مثال:
As a bookling, she loved to explore different genres.
معنی فارسی کلمه bookling
:
کودکی یا فرد جوانی که عاشق خواندن کتاب است.