معنی فارسی booklists
B1فهرست کتاب، لیست یا مجموعهای از کتابهای انتخابشده که معمولاً براساس موضوع یا سلیقه شخصی ترتیب داده میشود.
A list of books, typically organized by theme or personal preference.
- NOUN
example
معنی(example):
او چندین فهرست کتاب برای سازماندهی مطالعهاش ایجاد کرد.
مثال:
She created several booklists to organize her reading.
معنی(example):
بسیاری از خوانندگان فهرستهای کتاب خود را آنلاین به اشتراک میگذارند.
مثال:
Many readers share their booklists online.
معنی فارسی کلمه booklists
:
فهرست کتاب، لیست یا مجموعهای از کتابهای انتخابشده که معمولاً براساس موضوع یا سلیقه شخصی ترتیب داده میشود.