معنی فارسی booley
B1مکانی سرسبز و خوشمنظره که معمولاً محل بازی کودکان یا استراحت است.
A grassy place or a small sheltered area, often used for recreation.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان از بازی در بوولی نزدیک خانهشان لذت میبردند.
مثال:
The children enjoyed playing in the booley near their home.
معنی(example):
آنها حین گشت و گذار در مناطق روستایی، یک بوولی مخفی پیدا کردند.
مثال:
They discovered a hidden booley while exploring the countryside.
معنی فارسی کلمه booley
:
مکانی سرسبز و خوشمنظره که معمولاً محل بازی کودکان یا استراحت است.