معنی فارسی booly
B1سبک و شیوهای خاص که بر ویژگیهای غیررسمی و راحت تأکید دارد.
A particular style or manner that emphasizes informality and ease.
- OTHER
example
معنی(example):
او روش خاصی در صحبت کردن دارد.
مثال:
He has a booly way of speaking.
معنی(example):
نگرش شوخ و سبک او باعث میشود که بسیار در دسترس باشد.
مثال:
Her booly attitude makes her very approachable.
معنی فارسی کلمه booly
:
سبک و شیوهای خاص که بر ویژگیهای غیررسمی و راحت تأکید دارد.