معنی فارسی boonfellow

B2

دوست خوب به کسی اطلاق می‌شود که در زمان‌های سخت یاری می‌رساند.

A close friend or companion who provides support.

example
معنی(example):

او یک دوست خوب است که همیشه دست یاری می‌دهد.

مثال:

He is a boonfellow who always lends a helping hand.

معنی(example):

دوست خوب من در زمان‌های سخت به من کمک کرد.

مثال:

My boonfellow helped me through difficult times.

معنی فارسی کلمه boonfellow

: معنی boonfellow به فارسی

دوست خوب به کسی اطلاق می‌شود که در زمان‌های سخت یاری می‌رساند.