معنی فارسی boonk
B1بوک کردن به معنای انجام یک عمل شاداب و پرانرژی است.
To engage in enthusiastic or lively activities.
- VERB
example
معنی(example):
او هر بار که آن آهنگ را میشنود، احساس میکند که باید بوک کند.
مثال:
He feels the urge to boonk whenever he hears that song.
معنی(example):
دوستان تصمیم گرفتند در مهمانی بوک کنند تا هیجان خود را نشان دهند.
مثال:
The friends decided to boonk at the party to show their excitement.
معنی فارسی کلمه boonk
:
بوک کردن به معنای انجام یک عمل شاداب و پرانرژی است.