معنی فارسی boosies

B1

نامی برای اسباب بازی‌ها یا اشیاء پروانه‌ای.

A term for toys or playful objects.

example
معنی(example):

کودکان با دست‌هایشان بازی کردند و می‌خندیدند.

مثال:

The children played with their boosies, laughing and having fun.

معنی(example):

این دست‌ها اسباب بازی‌های مورد علاقه‌شان هستند.

مثال:

These boosies are their favorite toys.

معنی فارسی کلمه boosies

: معنی boosies به فارسی

نامی برای اسباب بازی‌ها یا اشیاء پروانه‌ای.