معنی فارسی boosy
B2به معنای سلطهجو و بیپروا در رفتار.
Dominant or spoiled in behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن گربه شخصیت بیپروا و غالبی دارد و همیشه توجه میخواهد.
مثال:
That cat has a boosy personality, always demanding attention.
معنی(example):
او وقتی چیزی بخواهد میتواند بسیار بیپروا باشد.
مثال:
She can be quite boosy when she wants something.
معنی فارسی کلمه boosy
:
به معنای سلطهجو و بیپروا در رفتار.