معنی فارسی booth capturing
B2روشی برای جمعآوری اطلاعات یا بازخورد از شرکتکنندگان در یک رویداد به کمک غرفهها.
A method for collecting information or feedback from participants at an event using booths.
- NOUN
example
معنی(example):
روش غرفهگیری برای جمعآوری بازخورد در رویداد استفاده شد.
مثال:
The booth capturing method was used to gather feedback at the event.
معنی(example):
آنها تکنیکهای غرفهگیری را برای جلب تعامل بهتر با مخاطب بهبود بخشیدند.
مثال:
They improved booth capturing techniques for better audience engagement.
معنی فارسی کلمه booth capturing
:
روشی برای جمعآوری اطلاعات یا بازخورد از شرکتکنندگان در یک رویداد به کمک غرفهها.