معنی فارسی boreable

B1

تحمل‌پذیر به وضعیتی اشاره دارد که می‌توان آن را با صبر تحمل کرد، حتی اگر خسته‌کننده باشد.

Capable of being endured or tolerated, often referring to boredom.

example
معنی(example):

آن فیلم آن‌قدر کسل‌کننده بود که احساس می‌شد تحمل‌پذیر است.

مثال:

That movie was so boring, it felt boreable.

معنی(example):

در یک محیط کسل‌کننده، سخت است که بیدار بمانید.

مثال:

In a boreable environment, it's hard to stay awake.

معنی فارسی کلمه boreable

: معنی boreable به فارسی

تحمل‌پذیر به وضعیتی اشاره دارد که می‌توان آن را با صبر تحمل کرد، حتی اگر خسته‌کننده باشد.