معنی فارسی borealis
B2پدیدهای نوری که در آسمان شب ایجاد میشود و معمولاً در مناطق قطبی در قلههای خود مشاهده میشود.
A natural light display predominantly seen in high-latitude regions around the Arctic and Antarctic.
- NOUN
example
معنی(example):
نورهای شمالی همچنین به نام چرخش قطبی شناخته میشوند.
مثال:
The northern lights are also known as the aurora borealis.
معنی(example):
مردم به سفر میروند تا در زمستان چرخش قطبی شگفتانگیز را ببینند.
مثال:
People travel to see the stunning borealis in winter.
معنی فارسی کلمه borealis
:
پدیدهای نوری که در آسمان شب ایجاد میشود و معمولاً در مناطق قطبی در قلههای خود مشاهده میشود.