معنی فارسی borel

B1

موضوع یا نکته‌ای که در بحث مورد توجه قرار می‌گیرد.

A subject or point of focus in a discussion.

example
معنی(example):

بوریل بخش ضروری بحث بود.

مثال:

The borel was an essential part of the discussion.

معنی(example):

ما بوریل را برای کسب بینش‌های عمیق‌تر مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the borel to gain deeper insights.

معنی فارسی کلمه borel

: معنی borel به فارسی

موضوع یا نکته‌ای که در بحث مورد توجه قرار می‌گیرد.