معنی فارسی borish

B2

رفتاری که ناشی از خشم و بی‌نزاکتی است.

Rude or ill-mannered behavior.

example
معنی(example):

رفتار خشن او در مهمانی غیرمنتظره بود.

مثال:

His borish behavior at the party was unexpected.

معنی(example):

او نظرات خشن او را بسیار توهین‌آمیز می‌دانست.

مثال:

She found his borish comments to be quite offensive.

معنی فارسی کلمه borish

: معنی borish به فارسی

رفتاری که ناشی از خشم و بی‌نزاکتی است.