معنی فارسی bornyl

B1

برنیل، ترکیباتی در شیمی آلی که در واکنش‌های خاص شیمیایی کاربرد دارند.

A term in organic chemistry referring to certain chemical compounds.

example
معنی(example):

برنیل اصطلاحی است که در شیمی آلی استفاده می‌شود.

مثال:

Bornyl is a term used in organic chemistry.

معنی(example):

مطالعه ترکیبات برنیل برای برخی واکنش‌های شیمیایی ضروری است.

مثال:

Studying bornyl compounds is essential for certain chemical reactions.

معنی فارسی کلمه bornyl

: معنی bornyl به فارسی

برنیل، ترکیباتی در شیمی آلی که در واکنش‌های خاص شیمیایی کاربرد دارند.