معنی فارسی borstal
B2مؤسسه‌ای برای نوجوانان بزهکار که هدف آن بازپروری و اصلاح رفتار این افراد است.
A type of youth detention center in the UK aimed at rehabilitating young offenders.
- noun
noun
معنی(noun):
A way up a hill in the South Downs.
معنی(noun):
Any of the prisons set up in Britain for delinquent boys from 1895 to 1983.
معنی(noun):
Any institution which provides education to young offenders.
example
معنی(example):
مجرم جوان به یک برستال برای بازپروری فرستاده شد.
مثال:
The young offender was sent to a borstal for rehabilitation.
معنی(example):
برستال‌ها برای کمک به جوانان مشکل‌دار طراحی شده بودند تا به اصلاح خود بپردازند.
مثال:
Borstals were designed to help troubled youth reform.
معنی فارسی کلمه borstal
:
مؤسسه‌ای برای نوجوانان بزهکار که هدف آن بازپروری و اصلاح رفتار این افراد است.
