معنی فارسی bort

B1

بورت، اصطلاحی در صنعت سنگ‌های قیمتی برای توصیف الماس‌های با کیفیت پایین که ارزش تجاری کمتری دارند.

A term used in the diamond industry to refer to diamonds that are of lower quality or not suitable for jewelry.

noun
معنی(noun):

Poor-quality diamond, used for industrial cutting or abrasion; a poorly crystallized diamond.

example
معنی(example):

بورت معمولاً در صنعت برای توصیف الماس‌های با کیفیت پایین استفاده می‌شود.

مثال:

Bort is often used in industry to describe lower-quality diamonds.

معنی(example):

سازندگان جواهرات گاهی اوقات از بورت برای کاربردهای صنعتی استفاده می‌کنند.

مثال:

Jewelry makers sometimes use bort for industrial applications.

معنی فارسی کلمه bort

: معنی bort به فارسی

بورت، اصطلاحی در صنعت سنگ‌های قیمتی برای توصیف الماس‌های با کیفیت پایین که ارزش تجاری کمتری دارند.