معنی فارسی borussian
B1زبان بروسین، زبانی که ممکن است شامل عناصر یا جنبههایی از فرهنگ، تاریخ یا جامعه بروسیا باشد.
A language or dialect associated with the region or culture of Borussia.
- NOUN
example
معنی(example):
زبان بروسین جذاب و پیچیده است.
مثال:
The borussian language is fascinating and complex.
معنی(example):
بسیاری از مردم به دلایل فرهنگی در حال یادگیری بروسین هستند.
مثال:
Many people are learning borussian for cultural reasons.
معنی فارسی کلمه borussian
:
زبان بروسین، زبانی که ممکن است شامل عناصر یا جنبههایی از فرهنگ، تاریخ یا جامعه بروسیا باشد.