معنی فارسی borwort
B1بروارت، گیاهی که ممکن است خاصیتهای ویژهای داشته باشد و در طبیعت به سختی پیدا شود.
A rare plant species that thrives in specific ecological conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
بروارت یک گیاه نادر است که در محیطهای خاصی یافت میشود.
مثال:
Borwort is a rare plant found in specific environments.
معنی(example):
پژوهشگران برای ویژگیهای منحصر به فردش بروارت را مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study borwort for its unique properties.
معنی فارسی کلمه borwort
:
بروارت، گیاهی که ممکن است خاصیتهای ویژهای داشته باشد و در طبیعت به سختی پیدا شود.